کتاب جهان همچون اراده و تصور اثر آرتور شوپنهاور

۶۱۳,۷۸۰ تومان

  • رده‌بندی کتاب : فلسفه (فلسفه و روان‌شناسی)
  • قطع : وزیری
  • نوع جلد : سلفون
  • گروه سنی : بزرگسال
دسته: برچسب: ,

توضیحات

معرفی

کتاب «جهان همچون اراده و تصور» نوشته‌ی «آرتور شوپنهاور» و ترجمه‌ی «رضا ولی‌یاری» است. «جهان همچون تصور»، «جهان همچون اراده»، «نقد و فلسفه‌ی کانتی»، «دفتر اول از جلد اول» . «ضمایم دفتر دوم از جلد اول» برخی از عناوین کتاب است. در توضیحات پشت جلد کتاب آمده است: «آرتور شوپنهاور، فیلسوف بلند آوازه‌ی آلمانی، برای فارسی زبانان ناشناخته نبوده با این حال اکنون با گذشت نزدیک به دو قرن از انتشار اولین ویراست جهان همچون ارداه و تصور، شاهکار او، این اثر در یک مجلد، به‌طور کامل، در اختیار خوانندگان قرار می‌گیرد. جلد اول کتاب حاضر در بردارنده‌ی ایده‌ی بنیادین نظام فکری شوپنهاور است که به چهار دفتر تقسیم شده، با ضمیمه‌ای حاوی نقد استادانه بر فلسفه‌ی کانتی کامل می‌شود. تصویر برآمده از این بخش تصویری منسجم و مبتنی بر تجربه‌ی درونی و بیرونی که سه دژ استوار فلسفه‌ی شورپنهاور، یعنی متافیزیک طبیعت، متفیزیک هنر، و متافیزیک اخلاق را پدید می‌آورد. جلد دوم تکمله‌ی مباحث مطرح در هریک از چهار دفتر جلداول، و نماینده‌ی عمری تامل بر مسائل متعددی است که بنیان فلسفه‌ی او را تشکیل داده‌اند. این بخش حاوی پنجاه فصل در تکمیل مباحث جلد اول بوده، عمق و تنوع مندرجات آن نشان از پختگی و گستردگی اندیشه‌ی نویسنده دارد و آن را به عنوان یکی از برجسته‌ترین آثار در سراسر قلمرو ادبیات فلسفی متمایز می‌سازد.» این کتاب را نشر «مرکز» منتشر کرده است.

شدت اراده

در مقدمه ای بر کتاب آمده است: « آرتور شوپنهاور عقاید فلسفی خود را در کتاب "جهان اراده و بازنمود" (‏the world as will and idea‏) بیان نموده است. این کتاب با بحث انتزاعی در باب نسبت ما با جهانی که تجربه اش می کنیم، جهان آن گونه که آن را به خود باز می نماییم آغاز می شود. وی کتاب خود را با این سطر آغاز می کند: "جهان بازنمود من است."‏ شوپنهاور معتقد است که آنچه موجب درد و رنج انسان می شود شدت اراده اوست، انسان های کم اراده یا فاقد اراده نسبت به افراد پراراده رنج کمتری دارند. زندگی شر است زیرا تنازع بقاء عاملی است که بر تمامی عرصه های زندگی سایه افکنده است. انسان ها در زندگی اجتماعی جهت کسب موقعیت ها و استمرار زندگی ناگزیز از کشمکش و تنازع هستند.‏»

صدای بدبینی

در نقدی بر شوپنهاور آورده شده است: «شوپنهاور صدای بدبینی را اولین بار وارد فلسفه‌ی تا آن‌زمان، خوشبین آلمان نمود. او در میان فیلسوفان بزرگترین فیلسوف بدبین غرب است. شوپنهاور کوشش‌های عقل و خرد انسان برای رهایی را همه جا با دیوار و مزاحمت‌های اراده کور وغیرقابل ارضای انسان ، دلیل بدبختی بشریت می‌داند. اوغریزه‌های خردگریزانه وکور را ،خواسته و اراده انسان نامید. شوپنهاور می‌نویسد تمام هستی چون یک جهنم است. بیماری، بی عدالتی، سرگردانی، دیکتاتوری، تنهایی، فقر، درد، ناامیدی، بیگانگی، آوارگی، شکنجه، زندان و غیره موجب غیرممکن بودن سعادت و خوشبختی انسان می‌شوند. او زندگی انسان را مانند سایر تحولات طبیعی و اجتمایی پوچ و بی‌معنی و محکوم به درد و رنج ابدی می‌داند. شوپنهاور مینویسد جهان با اینهمه بی عدالتی‌هایش نمی‌تواند آفریده یک واجب الوجود رحمان و رحیم باشد،بلکه مخلوق یک ارداه‌ی شیطانی است! این نگاه در فلسفه غرب نگاهی جدید بود اولین نشانه های آته‌ایستی را در فلسفه غرب بیان می‌داشت.»

اراده ی پدری

آرتور شوپنهاوردر سال ۱۷۸۸، در شهر "دانتزیگ" آلمان که هم اکنون موقعیت شهر گدانسک در لهستان است،  دیده به جهان گشود. پدر او بازرگان بود. « او به سبب مهارت، مزاج گرم، سرشت پابرجا و عشق به آزادی، نام آور بود. هنگامی که آرتور پنج سال داشت، پدرش از "دانتزیگ" به "هامبورگ" کوچ کرد؛ زیرا "دانتزیگ" به دلیل چیرگی "پروس" در سال ۱۷۹۳، استقلال خود را از دست داده ‌بود. بدین ترتیب، شوپنهاور جوان، میان تجارت و داد و ستد بزرگ شد و با وجود تشویق و تحریک پدر، این کار را ترک کرد، ولی اثرات آن در وی باقی ماند که عبارت بود از رفتاری کمابیش خشن، ذهنی حقیقت‌‌بین و شناختی نسبت به امور دنیا و مردم؛ همین امر، وی را در برابر فیلسوفان رسمی آکادمیک، که او از آنها بیزار بود، قرار داد. شوپنهاور می‌گوید: "طبیعت، نهاد و یا اراده، از پدر به ارث می‌رسد و هوش، از مادر." »

سبک زندگی

برای بسیاری آگاهی از اینکه فیلسوفی به مانند شوپنهاور بیشتر زندگی روزمره‌ی خود را چگونه می گذرانده است، می‌تواند جالب باشد: «شوپنهاور تا آخر عمر ازدواج نکرد و ازدواج را مسئولیتی احمقانه می‌دانست. مردی که شجاعانه پیشتازی فکری را بر عهده داشت، در ۲۷ سال آخر عمرش یک برنامه کاری خودساخته و سخت مثل برنامه زندانیان برای خودش طراحی کرد. او هر روز ساعت هفت بیدار می‌شد، حمام می‌کرد و بدون اینکه صبحانه بخورد بی وقفه تا ظهر می‌نوشت. سپس فلوت می‌زد –او این کار را خیلی خوب انجام می‌داد اما تنها برای لذت بردن خودش می‌نواخت- و خود را به یک نهار گران‌قیمت در بهترین هتل فرانکفورت که انگلیشر هوف نام داشت مهمان می‌کرد. نهار خوردن او خیلی طول می‌کشید و اغلب تنها نهار می‌خورد اما گاهی هم با مهمانان خارجی فرهیخته هتل یا افسران ارتش گپ و گفتی می‌کرد. او سپس به کتابخانه می‌رفت تا روزنامه‌ها را – ترجیحاً تایمز لندن- بخواند. سپس یکی از پودل‌هایش –معمولاً آن یکی که نام سانسکریت آتمن داشت- را برمی‌داشت و قدم می‌زد. وقتی تنهاتر شد، هنگام راه رفتن با خودش غر و لند می‌کرد. بعد از قدم زنی و پیش از برگشت به خانه امکان داشت تنهایی به یک سالن اجرای موسیقی یا کنسرت برود. اگر در طول روز حرف زدن با دیگران او را خسته کرده بود در را روی هیچ‌کس باز نمی‌کرد و ساعت ده شب هم می‌خوابید. شوپنهاور با شیوع بیماری وبا؛ برلین را به مقصد فرانکفورت ترک کرد و تا آخر عمر در همان‌جا ماند.»


مشخصات

  • نویسنده
    آرتور شوپنهاور
  • مترجم
    رضا ولی‌یاری
  • ناشر
    نشر مرکز
  • شابک
    ۹۷۸۹۶۴۲۱۳۰۱۱۵
  • موضوع
    فلسفه غرب
  • رده‌بندی کتاب
    فلسفه (فلسفه و روان‌شناسی)
  • قطع
    وزیری
  • نوع جلد
    سلفون
  • گروه سنی
    بزرگسال
  • تعداد جلد
    ۱
  • تعداد صفحه
    ۱۰۹۱
  • وزن
    ۱۴۵۳ گرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *